کافه شعر



 

صدای تو

از سایه سوی نیستان می‌آید

و گل می‌دهد در هیاهوی باران.

 

تو می‌گویی و لاله می‌روید از سنگ؛

تو می‌گویی و غنچه می‌جوشد از چوب؛

تو می‌گویی و تازه می‌روید از خشک؛

تو می‌گویی و زنده می‌خیزد از مرگ!

صدای تو می‌بارد و زنده‌ام من.

 

| منوچهر آتشی |


آخرین مطالب
آخرین جستجو ها